مانيماني، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره
ترمه و ترانهترمه و ترانه، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

من و بابا و ماني

تولد زنبوری

مانی در کرمانشاه و عقد دایی مهدی .....

سلام اول از همه عقد دایی مهدی و زندایی پوری رو تبریک می گم .... مانی جونم یه سفر چند روزه با مامان جون به کرمانشاه داشت ..... مامانی باید یه ماموریت چند روزه به کرمانشاه می رفت برای جشنواره و مجبور شد مانی جون رو هم با خودش ببره مسافرت خوبی بود اما مامانی و همکار مامانی حسابی خسته شدن .... جای همتون خالی بود در عین حال خیلی خیلی خوش گذشت ... بعد از اون مانی جونم تو راه برگشت رفت تهران جشن عقد دایی مهدی خیلی خیلی به دایی مهدی و زندایی پوری تبریک می گیم ... امیدوارم شاد و خوشبخت باشن .... مانی جون در کرمانشاه به روایت تصویر .... مانی جونم توی هتل جمشید کرمانشاه مشغول بازی ...... مانی جونم توی نمایش...
31 ارديبهشت 1391

روز مادر مبارک ....

سلام ...... روز مادر رو به همه ی مامانا تبریک می گیم ...... روز مادر رو به مامان شوهرم به مامان عزیزم و هم تبریک می گم .... امسال اولین سالی که به لطف مانی جونم من حس مادری رو تو روز مادر تجربه می کنم ..... حس خیلی خیلی قشنگیه ..... امیدوارم همه اونایی که دوست دارن مادر بشن هر چه زودتر به آرزوشون برسن مخصوصاً اونی که الان تو ذهنمه و از همه می خوام براش دعا کنن تا یه کاکل زری یا کفش قرمزی نصیبش بشه ..... خدایا از ته دلم دعا می کنم خدایا شادش کن ....... قربون پسرم و بابای مهربونش برم که دیروز با هدیه هاشون منو غرق شادی کردن ..... خدایا در پناه خودت حفظشون کن ..... ممنون ناصر عزیزم و مانی جون خوشگلم .....
24 ارديبهشت 1391

روز معلم و سالگرد ازدواجمون ....

سلام ..... روز معلم مبارک   امروز روز معلمه من به مربی های مانی جونم و تمام معلم ها و استادها این روز رو تبریک می گم .... مانی جونم امروز اولین روز معلم رو تجربه کرد و من امروز از طرف مانی از مربی های مهربونش تشکر کردم امیدوارم پسر بزرگ بشه و خودش این روز رو به معلماش تبریک بگه ..... امروز سالگرد ازدواج من و بابایی هم هست و یه روز خاطره انگیزه ..... پارسال روز سالگرد ازدواجمون مانی جونم توی شکم مامانی بود ......  الهی قربونش برم پسر قشنگم .... بابایی دیروز و امروز شیفته .... خسته نباشید .... البته من و مانی دیروز رفتیم پیش بابایی و مانی جونم خیلی با بابایی بازی کرد .... خدایا سایه بابایی روی سر من و مانی جونم حف...
12 ارديبهشت 1391

مانی جونم 10 ماهه شد ...

سلام اینا عکس های مانی جونمه ..... مانی جونم در حال بازی با ماشین ها ..... قربونش برم مثلاً پسرم خیلی آرومه ..... وقتی مانی جون روروک رو هم راه می بره ..... قربون خندیدنت بشم عزیزم ..... مانی شاد و خندان وقتی میزو می گیره و بلند می شه ... مانی جونم تو خواب نازه ..... مانی جون بعد از یه بازی نفس گیر .... البته خوابیدنش یه 10 دقیقه ای بیشتر طول نمی کشه ... مانی جونم اون لپ تاپه ها ...... فضوله مامان ..... مانی در حال ساخت و ساز ...... قربون پسرم برم من 10 ماهگیت مبارک عزیزم ..... دوست دارم مامانی .... ...
10 ارديبهشت 1391
1